شعرجديد اشكان و شهربازي
به به شب چله اومـد يواشـكي تو خونمون هندونه و نقل و نبات آورده توي خونـــمون امشب همه خونه ما جمع شدند و مهمونمون بزرگترا هم همــگي همبــازي مــا بچه ها حرف ميزدند ميخنديدند همه ما خوشحال بوديم پر از صفا بود خنده شون منتــظر بـابـا بوديم يواشكي هنــدونه رو آورد بـابـا توي اتاق صداي به به پرشده&nbs...
نویسنده :
مهتاب مامان اشکان
17:41